رمان سمفونی مردگان نوشته عباس معروفی
«به همسر و دخترانم که خستگی هایم را تحمل می کنند»
در کتاب بازی همراهمون باشید:
کتاب و رمان سمفونی مردگان رمان بسیار ستوده شده عباس معروفی، حکایت شوربختی مردمانی است که مرگی مدام را بر دوش می کشند و در جنون ادامه می یابند، در وصف این رمان بسیار نوشته اند و بسیار خواهند نوشت.سمفونی مردگان کتابیست بسیار تراژدیک و غمانگیز اما بسیار زیبا و عالی که برای همیشه در ذهن خواننده باقی خواهد ماند.نوع روایت معروفی در سمفونی مردگان منحصر به فرد است.
راوی داستان چندین بار عوض می شود و هر بار داستان از دید یک شخص متفاوت بیان می شود. در هنگام خواندن متن کتاب سمفونی مردگان شاهد بازگشت به گذشته در زمان حال هستیم، شاهد عوض شدن مکان هستیم و مدام فضا عوض می شود و…شخصیت اصلی داستان سمفونی مردگان آیدین است.
یک پسر روشنفکر، شاعر، بسیار فعال و رادیکال که در یک خانواده به شدت سنتی و پدرسالار زندگی می کند.در این میان، جابر، پدر آیدین از شعر گفتن و کتاب خواندن او هراس داردو او را از همه این کارها و شعر گفتن ها منع می کند و حتی کار را به جایی می رساند که کتاب ها و حتی اتاقش را می سوزاند و عقیده دارد این ها فتنه و اسباب شیطانند. در نهایت فشار روانی روی آیدین زیاد می شودداستان کتاب، در اردبیل اتفاق می افتد.کتاب به شیوه ای است که هر چقدر آن را بخوانی جذابتر می شود. روایت داستان به گونه ای است که می توانم اطمینان بدهم رگه هایی از زندگی هر یک از ما را بیان می کند.
باور کنید شب ها زیادی با این کتاب بغض کردم. واقعا زندگی آیدین چه قدر تلخ بود. ما خودمان یک آیدین هستیم و چه قدر آیدین ها در کنارمان هستند.این رمان که روایتی معاصر از داستان هابیل و قابیل است، در زمان انتشار خود در ایران با تحسین و تمجیدهای گسترده ای رو به رو شد. داستان این اثر در اردبیل و اندکی پس از جنگ جهانی دوم می گذرد. اورهان اورخانی، فردی شناخته شده در شهر، تصمیم می گیرد تا برادر خود را در زمستانی بسیار سرد و بی رحم پیدا کند. در طول این جست و جوی یک روزه، تمام تاریخ خانواده ی اورخانی در بخش هایی سمفونی مانند برای مخاطب آشکار می گردد.
مشکلات خانواده ی اورخانی، از نقطه نظرهای متفاوت پدر خانواده و هر یک چهار فرزندش روایت می شوند و همانند آینه ای، جنبه های مختلف زندگی در جامعه ای پدرسالارانه و خفقان آور را بازتاب می دهند؛ جامعه ای که برادر را علیه برادر می شوراند، پدری را به طرد کردن پسر خود و سوزاندن اشعار او تشویق می کند و دختری را مجبور می کند که در ازدواجی شکست خورده باقی بماند.
قلم شیوای عباس معروفی داستان را از بطن جامعه ما در آورده که بگوید مواظب آیدین هایمان باشیم.